ما، با اتکا به چه درکی از کدوم زیبایی، زیبایی قاب های روزمره رو نمیبینیم؟ ما با تکیه به یقین از ارزشمندی کدوم فعل ارزشمند، برای افعال ساده ی روزمره ارزش قائل نمیشیم؟
چه تصویری در جهان کامل تر و حقیقی تر از اینه؟
چه اعجابی بزرگ تر از این که، هر فریم روزمرگی، یگانهست؟ که هر فریم با تمام جزئیات کسل کنندش، یک حقیقت بی تکراره؟
تا کی قراره تقدس تخم مرغ های کنار دستمون رو درک نکنیم؟و اگر نتونیم حتی تخم مرغ مقدسی که بغل دستمونه رو ببینیم، چطور ممکنه بتونیم تقدسی عظیم تر رو ببینیم و بفهمیم؟
نقاشی ها از ژان شاردن.